پنج شنبه, 09 فروردين 1403

روایت و احادیث در ارتباط با پاداش اخروي زائرین امام علی (ع)


پاداش قدمهاى زائر
در دستهاى از روایات آمده است که علاوه بر ثواب زیارت، براى هر قدمى که زائر برمى دارد، خداوند
پاداشهاى گوناگونى عطا مىکند:
1 .صفوان جمال مى گوید: با امام صادق (ع) به کوفه رسیدیم؛ امام فرمود: این جا حرم جدم امیرالمؤمنین
(ع) است. سپس به سوى آن حرکت کرد و به من فرمود: قدم هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین
بیانداز؛ زیرا براى هر قدمى، براى تو صدهزار حسنه نوشته مى شود و صدهزار کار بد از تو پاك مى گردد
و صدهزار درجه بالا برده مى شود و صدهزار خواسته ات برآورده مىشود و پاداش هر صدیق و شهید
.[ براى تو ثبت مىگردد[ 3
2 .در حدیث دیگرى، امام صادق (ع) مىفرماید:
منزار امیرالمؤمنین ماشیاً، کتب الله له بکلّ خطوة حجۀ و عمرة، فإن رجع ماشیاً کتب الله له بکل خطوة «
»[ حجتین و عمرتین[ 4
کسى که امیرمؤمنان (ع) را با پاى پیاده زیارت کند، خداوند براى هر قدمى یک حج و یک عمره
بنویسد؛ پس اگر با پاى پیاده هم بازگردد، براى هر قدمى دو حج و دو عمره خواهد نوشت.
.[ سپس به راوى فرمود: این حدیث را با آب طلا بنویس[ 5
3 .در روایت دیگرى از امام ششم آمده است که فرمود: هر ک س جدم را در حالى که عارف به حق
اوست زیارت کند، خداوند براى هر قدمش یک حج مقبول و یک عمره نیکو مى نویسد، و به خدا قسم
قدمى که در زیارت حضرت امیر (ع) غبارآلود شود، سواره باشد یا پیاده، آتش جهنم را نصیب آن قدم
نمىکند.
1 .عن أبىعبدالله (ع) قال:
قال الحسن لرسول الله (ص) : یا أبت ما جزاء من زارك؟ قال: بنى من زارنى حیاً او میتاً او زار ایاك «
»[ کان حقّاً على الله عزَّ وجلَّ أن أزوره یوم القیامۀ، فأخلّصه من ذنوبه[ 1
امام صادق (ع) فرمود: امام حسن به رسول خدا (ص) عرض کرد: اى پدر! پاداش کسى که شمار را
زیارت کند چیست؟ فرمود: پسرم کسى که مرا یا پدرت را در زمان حیات یا مرگ زیارت کند، حق
الهى بر گردن من است که آن شخص را در روز قیامت دیدار کنم و از گناهان و عواقب آنها رهایش
سازم.
2 .پیامبر اکرم (ص) فرمود: من ضمانت مىکنم که زائر امیرالمؤمنین را از سختىها و نگرانىهاى قیامت
رهایى بخشم و او را در مقام و مرتبه خودم قرار دهم و همراه خود سازم].
1 .قال الصادق (ع)
»[ من ترك زیارة امیرالمؤمنین (ع) لم ینظر الله الیه[ 14 «
امام صادق (ع) فرمود: کسى که زیارت امیر مؤمنان (ع) را ترك کند، خداوند به او نظر نمىکند.
2 .یونس بن ابى وهب گوید: وارد مدینه شدم و خدمت امام صادق (ع) رسیدم؛ به حضرت عرض کردم:
فدایت گردم! خدمت شما آمدم و امیرالمؤمنین را زیارت نکردم. امام فرمود: بد کارى کردى! اگر تو از
شیعیان ما نبودى، به تو نگاه نمى کردم. آیا زیارت نکردى کسى را که خدا با فرشتگان و پیامبران و
مؤمنان زیارتش مىکنند؟ ! عرض کردم: فدایت گردم! من این را نمىدانستم؛ فرمود: بدان که
امیرالمؤمنین نزد خدا از همه امامان برتر است و پاداش اعمال آنان از آن اوست و آنان به اندازه اعمال
.[ خودشان برتر هستند[ 15
باید توجه داشت که این همه پاداش، براى اصل زیارت آن بزرگوار است؛ یعنى هر کس در هر زمان به
زیارت آن بزرگوار برود و هر طور که زیارت کند، امید است خداوند متعال این پاداش ها را بدهد؛ اما بر
زیارت در روزهاى خاص، با خواندن زیارتنامه هاى مخصوص تأ کید بیشترى شده و پاداش هاى بسیار
بیشترى براى آن روزهاى خاص بیان شده است. براى مثال در مورد زیارت حضرت در روز عید غدیر
چنین آمده است:
بزنطى گوید: امام رضا (ع) به من فرمود: هر کجا بودى، روز غدیر نزد قبر امیرالمؤمنین (ع) حاضر شو؛
زیرا خداوند تبارك و تعالى براى هر زن و مرد مؤمن و مسلم گناهان شصت سال را مى بخشد، و دو برابر
آنچه در ماه مبارك رمضان و شب قدر و فطر از آتش جهنم آزاد کرده، رهایى مى بخشد، و یک درهم
در آن روز، در آنجا برابر است با هزار درهمى که به برادران عارف آشنا بدهى؛ پس به برادرانت در این
.[ روز بخشش کن و هر مرد و زن مؤمن را خوشحال گردان[ 16
روایت و احادیث در ارتباط با اهمیت زیارت امام علی (ع)
آورده است: « بحار الانوار » مرحوم علامه مجلسى (رحمه الله) در کتاب گرانقدر
انجام کارهاى خوب در زمان ها و روزهاى شریف، موجب ثواب بسیار است؛ پس زیارت آن حضرت
در سایر روزهاى شریف، برتر است؛ خصوصاً روزهایى که به آن حضرت اختصاص دارد یا این که در
آن روزها کرامت و فضیلت و منقبتى از آن حضرت آشکار شده است؛ مانند: روز ولادت آن بزرگوار
که بنا بر مشهور، روز سیزدهم رجب است و روز وفات و لیلۀ المبیت، روز فتح بدر ( 17 رمضان) و روز
مواسات او در جنگ احد (هفتم شوال) و روز فتح خیبر ( 27 رجب) و روز بالا رفتن بر دوش پیامبر (ص)
براى از شکستن بت ها (بیستم ماه مبارك رمضان) و روز فتح بصره (نیمه ماه جمادى الا ولى) و روز رد
الشمس ( 17 شوال) و روز نصب آن حضرت براى خواندن آیه هاى برائت (اول ذى الحجه) و روز بستن
دربها و بازگذاشتن درب خانه آن حضرت که روز عرفه است و روز صدقه دادن انگشتر ( 24
در شأن او ( 25 ذىالحجه) ، و « هل أتى » ذىالحجه) که روز مباهله هم هست، و روز نازل شدن سوره
روز خلافت آن حضرت که روز وفات پیامبر (ص) است و روز بیعت با آن حضرت پس از قتل عثمان
28 یا 25 ذىالحجه) و روز نوروز که روایت شده است در این روز براى خلافت باآن حضرت بیعت )
شد، و غیر آن روزهایى که شمردن آنها ممکن نیست؛ زیرا روزى نیست مگر این که فضیلت و عظمت و
.[ کرامتى براى آن حضرت ظاهر گشت[ 17
1 .عن الصادق (ع) آبائه: عن رسول الله (ص) قال:
امام صادق (ع) از پدران بزرگوارشان و آنان از رسول اکرم ؛»[ من زار علیاً بعد وفاته فله الجنۀ [ 12 «
(ص) نقل کردند که فرمود: کسى که على (ع) را بعد از رحلتش زیارت کند، بهشت براى او خواهد بود.
2 .در حدیثى دیگر آمده که پیامبر خدا (ص) به امام حسین (ع) فرمود: زی ارت نمىکند مرا و پدرت و
.[ برادرت و تو را، مگر صدیقین از امت من[ 13
1 .عن الصادق (ع) آبائه: عن رسول الله (ص) قال:
امام صادق (ع) از پدران بزرگوارشان و آنان از رسول اکرم ؛»[ من زار علیاً بعد وفاته فله الجنۀ [ 12 «
(ص) نقل کردند که فرمود: کسى که على (ع) را بعد از رحلتش زیارت کند، بهشت براى او خواهد بود.
2 .در حدیثى دیگر آمده که پیامبر خدا (ص) به اما م حسین (ع) فرمود: زیارت نمىکند مرا و پدرت و
.[ برادرت و تو را، مگر صدیقین از امت من[ 13
1 .عن أبىعبدالله (ع) قال:
إنّ إلى جانبها (الکوفۀ) قبراً لایأتیه مکروب فیصلى عنده اربع رکعات إلّا رجعه الله مسروراً بقضاء «
»[ حاجته[ 9
امام صادق (ع) فرمود: خداوند ولایت ما را به اهل شهرها عرضه کرد؛ جز اهل کوفه آن را نپذیرفتند، و
در کنار کوفه قبرى وجود دارد ک ه هیچ غمگینى آنجا نمىآید و آنجا چهار رکعت نماز مى خواند،
مگر آنکه خداوند او را با برآوردن حاجتش خندان خواهد کرد.
2 .قال الصادق (ع: (
امام ششم فرمود: درب هاى آسمان ؛)»[ إنّ ابواب السماء لتفتح عند دخول الزائر لامیرالمؤمنین (ع [ 10
هنگام ورود زائر امیرالمؤمنین (ع) باز مىشود.
3 .در حدیثى دیگر آمده که مفضل بن عمر مى گوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: من
امیرمؤمنان را دوست دارم و دوست دارم او را زیارت کنم؛ امام فرمود: آ یا فضیلت زیارت او را مى دانى؟
عرض کردم: نه اى فرزند رسول خدا؛ پس مرا با آن آشنا فرما. امام فرمود: هنگامى که قصد زیارت
امیرالمؤمنین را کردى، بدان که تو زائر استخوان هاى حضرت آدم و بدن نوح پیامبر و جسم على بن ابى
طالب (ع) هستى. سپس سخنانى بین من و حضرت در مو رد حضرت آدم رد و بدل شد و حضرت فرمود:
دربهاى آسمان براى زائر امیرالمؤمنین (ع) هنگام دعایش باز مى شود؛ پس مواظب باش از خیر محروم
. [ نشوى[ 11
ن على (ع) أن رسول الله (ص) قال له:
من زار قبور کم عدل ذلک له ثواب سبعین حجۀ بعد حجۀ الاسلام و خرج من ذنوبه حتى یرجع من «
زیارتکم کیوم ولدته اُمه، فأبشر و بشّر اولیائک و محبیک من النعم و قرّة العین بمالا عین رأت ولا اُذن
. . .»[ سمعت و لا خطر على قلب بشر[ 6
پیامبر اکرم (ص) به امام على (ع) فرمود: کسى که قبرهاى شما را زیارت کند، ثوابش برابر با هفتاد حج
مستحب خواهد بود و او از گناهنش خارج مى شود و وقتى که از زیارت شما بازگشت، همانند کسى
مىشود که از تازه از م ادر متولد شده؛ پس بشارت بر تو باد و به دوستان و اولیاى خود هم بشارت بده به
نعمتها و چشمروشنىهایى که هیچ چشمى ندیده و گوشى نشنیده و به قلب کسى هم خطور نکرده
است.
سپس پیامبر عظیم الشأن (ص) خبر از آینده داد و فرمود: ولى افراد پستى از مردم به زائران قبرهاى شما
طعنه و تهمت مىزنند، همانگونه که زن بدکار، به کار بدش طعنه زده مى شود. اینها بدترین امت من
هستند. شفاعت من به آنان نمىرسد و وارد حوض من هم نخواهند شد.
در این حدیث پیامبر اسلام (ص) پیشبینى کردند گروهى از امت پدید خواهند آمد که پیروان اهل بیت
(ع) و زائران قبور معصومین را مورد طعن قرار داده، بلکه آنان را مشرك مى خوانند؛ در حالى که خدا
بهتر مىداند چه کسى خداپرست واقعى است و چه کسى مشرك است. به تعبیر بعضى از نویسندگان:
راستى چه غافلند آنانى که به گمان واهى (پرهیز از شرك) مردم را از زیارت این بزرگان، با آ ن همه
برکات معنوى و مادى بازمى دارند! و خود را مسلمان مى دانند؛ در حالى که از حقیقت اسلام به دورند؛
چرا که زیارت آن بزرگواران به شکلى که گفته شده و به عنوان اولیاءالله و درخواست از آنان به عنوان
شفیعان درگاه الهى و عباد صالحین پروردگار عین توحید و خداپرستى است و سبب پرورش روح تقوا و
ایمان است، گویا نمى دانند که در زیارت آنها، گاه صدها بار نام خداى یگانه برده مى شود و مثل زیارت
جامعه با یکصد بار تکبیر و توحید پروردگار آغاز مى گردد و با نماز زیارت که نیایش خالصانه اى به
. . .[ درگاه خداست، پایان مىیابد[ 7
روایت و احادیث در ارتباط با فلسفه قیام واسه امام علی (ع)
حدیث حق: علماى عامه و خاصه به طرق مختلفه نقل کرده اند که رسول خدا صلى الله علیه و آله
فرمود: على مع الحق و الحق مع على. (على همیشه همراه با حق بوده و حق هم با على است) بحرانى در
) غایۀ المرام پانزده حدیث از عامه و یازده حدیث از خاصه در این مورد نقل کرده است. ( 9
7 ان علینا منى و انا منه و هو ولى کل مؤمن بعدى ( 10 ) ؛ على از من و من هم از او هستم و او ولى هر
مؤمنى است. (
8 لکل نبى وصى و وارث و ان علیا وصیى و وارثى ( 11 ) ؛ براى هر پیغمبرى جانشین و وارثى است و
البته جانشین و وصى من هم على است.
9 من اطاعنى فقد اطاع الله و من عصانى فقد عصى الله، و من اطاع علیا فقد اطاعنى و من عصى علیا فقد
عصانى ( 12 ) ؛ هر کس مرا اطاعت کند خد ا را اطاعت کرده است و هر که مرا نافرمانى کند خدا را
نافرمانى کرده است، و کسی که على را اطاعت کند مرا اطاعت کرده و هر که على را نافرمانى کند مرا
نافرمانى کرده است.
10 انا و على حجۀ الله على عباده ( 13 ) ؛ من و على حجت خداوندیم بر بندگانش.
11 على مع القرآن و القرآن مع على لا یفترقان حتى یردا على الحوض ( 14 ) ؛ على با قرآن و قرآن با
على است آن دو از هم جدا نمیشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.
12 ما انا سددت ابوابکم و فتحت باب على و لکن الله فتح باب على و سد ابوابکم ( 15 ) ؛ (رسول اکرم
فرمود در خانه هاى ابوبکر و عمر و عباس بن عبدالمطلب و دیگران را که به مسجد باز میشد مسدود
کردند و فقط در خانه حضرت امیر را باز گذاشتند، عباس بن عبدالمطلب علت این امر را از حضرتش
پرسید پیغمبر صلى الله علیه و آله چنین فرمود) من درهاى خانه هاى شما را نبستم و در خانه على را باز
نگذاشتم و لکن خداوند درهاى شما را مسدود کرد و در خانه على را باز گذاشت.
13 ان الله جعل ذریۀ کل نبى فى صلبه و جعل ذریتى فى صلب على بن ابیطالب ( 16 ) ؛ خداوند نسل و
اولاد هر پیغمبرى را در صلب او قرار داد و ذریه مرا در صلب على بن ابیطالب گذاشت.
14 یا على انت اول المؤمنین ایمانا و اول المسلمین اسلاما و انت منى بمنزلۀ هارون من موسى ( 17 ) ؛ یا
على تو اولین کسى هستى از مؤمنین که ایمان آوردى و اولین کسى از مسلمین هستى که اسلام آوردى
و نسبت تو به من به منزله هارون است به موسى.
15 انت اخى فى الدنیا و الآخرة ( 18 ) ؛ (رسول اکرم صلى الله علیه و آله میان هر دو نفر از اصحابش
عقد اخوت بست. على علیه السلام در حالی که چشمانش اشگ آلود بود آمد و عرض کرد یا رسول الله
میان اصحاب عقد اخوت برقرار کردى و مرا با کسى برادر ننمودى پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود) تو
در دنیا و آخرت برادر منى.
16 انا سید النبیین و على سید الوصیین و ان اوصیائى بعدى اثنى عشر اولهم على و آخرهم القائم المهدى
علیه السلام ( 19 ) ؛ من سرور انبیاء و على سرور اوصیاء است و البته اوصیاى من پس از من دوازده نفرند
که اولى آنها على و آخرشان قائم مهدى میباشد. (در این حدیث علا وه بر خلافت على علیه السلام به
خلافت ائمه دیگر نیز اشاره شده است(.
17 من احب علیا فقد احبنى و من ابغض علیا فقد ابغضنى و من اذى علیا فقد اذانى و من اذانى فقد اذى
الله ( 20 ) ؛ هر که على را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که على را دشمن بدارد با من دشمنى کرده
است و کسی که على را اذیت کند مرا آزار رسانده و هر که مرا آزار رساند خدا را آزار نموده است.
18 حب على بن ابیطالب یأکل السیئات کما تأکل النار الحطب ( 21 ) ؛ دوستى على بن ابى طالب بدیها
را میخورد (از بین مىبرد) همچنان که آتش هیزم را میخورد (میسوزاند. (
19 انا مدینۀ العلم و على بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب ( 22 ) ؛ من شهرستان علم هستم و على هم
دروازه آنست پس هر که علم را بخواهد باید از در آن وارد شود.
روایت و احادیث در ارتباط با آثار زیارت امام علی(ع) براي انسان
0 یا على خلقت انا و انت من شجرة، فانا اصلها و انت فرعها و الحسن و الحسین اغصانها فمن تعلق
بغصن منها ادخله الله الجنۀ ( 23 ) ؛ رسول اکرم صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود من و تو از
یک درختى آفریده شده ایم که من ریشه آن درخت و تو فرع (تنه) آن هستى و حسن و حسین
شاخههاى آن میباشند پس هر کس به یکى از آن شاخه ها بیاویزد خداى تعالى او را داخل بهشت
گرداند.
21 انت سید فى الدنیا و سید فى الآخرة، من احبک فقد احبنى و حبیبى حبیب الله و عدوك عدوى و
عدوى عدو الله عز و جل، ویل لمن ابغضک من بعدى ( 24 ) ؛ عبدالله بن عباس گوید نبى اکرم صلى الله
علیه و آ له به على بن ابى طالب نگاه کرد و فرمود: تو در دنیا سرورى و در آخرت سرورى، هر کس ترا
دوست دارد مرا دوست داشته و دوست من دوست خداوند است و دشمن تو دشمن من است و دشمن
من دشمن خداوند عز و جل است، واى به حال آن که پس از من ترا دشمن بدارد.
22 على یوم القیامۀ عل ى الحوض لا یدخل الجنۀ الا من جاء بجواز من على بن ابى طالب ( 25 ) ؛ مجاهد
از ابن عباس نقل میکند که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: على در روز قیامت کنار حوض است
کسى به بهشت داخل نمیشود مگر این که از على بن ابى طالب جوازى آورده باشد.
23 لا یجوز احد الصراط الا من کتب له على الجواز ( 26 ) ؛ قیس بن حازم گوید ابوبکر و على بن ابى
طالب به هم برخورد کردند ابوبکر تبسم نمود على علیه السلام فرمود چه شده که تبسم کردى؟ ابوبکر
گفت از رسول خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که میفرمود: احدى از صراط نمیگذرد مگر کسى که على
براى او جواز نوشته باشد.
24 حبک ایمان و بغضک نفاق و اول من یدخل الجنۀ محبک و اول من یدخل النار مبغضک ( 27 ) ؛ ابو
سعید خدرى گوید رسول خدا صلى الله علیه و آله به على علیه السلام فرمود دوستى تو ایمان و دشمنى
تو نفاق است و اول کسی که داخل بهشت میشود دوستدار تو و اول کسی که داخل دوزخ گردد دشمن
تست.
25 ستکون بعدى فتنۀ، فاذا کان ذلک فالزموا على بن ابى طالب فانه اول من امن بى و اول من یصافحنى
( یوم القیامۀ و هو الصدیق الاکبر و هو فاروق هذه الامۀ یفرق بین الحق و الباطل و هو یعسوب الدین ( 28
؛ به زودى پس از من فتنهاى بر پا خواهد بود، پس زمانی که چنین شد ملازم على بن ابى طالب باشید
زیرا که او اول کسى است که به من ایمان آورد و اول کسى است که در روز قیامت با من مصافحه
میکند، او صدیق اکبر و فاروق (جدا کننده) این امت است که میان حق و باطل جدائى افکند و او بزرگ
و پیشواى دین است.
26 یا على انت قسیم الجنۀ و النار یوم القیامۀ ( 29 ) ؛ یا على توئى تقسیم کننده بهشت و دوزخ در روز
قیامت.
شافعى در این مورد چنین گوید: على حبه جنۀ قسیم النار و الجنۀ وصى المصطفى حقا امام الانس و
الجنۀ. همچنین در باره این روایت که على علیه السلام قسمت کن نده بهشت و دوزخ است از احمد بن
حنبل پرسیدند احمد گفت چرا منکر آن میشوید مگر از نبى اکرم صلى الله علیه و آله براى ما روایت
نشده است که به على فرمود ترا دوست ندارد مگر مؤمن و دشمن ندارد مگر منافق؟ گفتند چرا، احمد
گفت مؤمن کجا است؟ گفتند در بهشت، گفت منافق کجا است؟ گفتند در دوزخ، قال احمد فعلى قسیم
) الجنۀ و النار. ( 30
27 ان الله حرم الجنۀ على من ظلم اهل بیتى او قاتلهم او اغار علیهم او سبهم ( 31 ) ؛ خداوند بهشت را بر
کسى که به خاندان من ستم کند یا با آنها مقاتله نماید یا به آنها هجوم بیاورد و یا دشنامشان دهد حر ام
کرده است.
28 النظر الى وجه على بن ابى طالب عبادة و ذکره عبادة ولا یقبل ایمان الا بولایته و البرائۀ من اعدائه
32 ) ؛ عمار و معاذ و عایشه از پیغمبر صلى الله علیه و آله نقل میکنند که فرمود: نگاه کردن به صورت )
على عبادت است و ذکر او عبادت است و ایمان کسى پذیرفته نمیشود مگر به ولایت او و تبرى جستن از
دشمنانش.
28 عنوان صحیفۀ المؤمن حب على بن ابیطالب. ( 33 ) دیباچه و عنوان نامه عمل مؤمن حب على بن
ابیطالب است.
30 ألا ادلکم على من اذا استرشد تموه لن تضلوا و لن تهلکوا؟ قالوا بلى یا رسول الله، قال هو ذا و اشار
الى على بن ابیطالب علیه السلام ثم قال و اخوه و ازروه و اصدقوه و انصحوه فان جبریل اخبرنى بما قلت
لکم ( 34 ) ؛ زید بن ارقم گوید ما هنگامی که در خدمت پیغمبر صلى الله علیه و آله نشسته بودیم فرمود:
آیا شما را راهنمائى نکنم به کسى که چون از او استرشاد کنید هرگز گمراه نشوید و هرگز به هلاکت
نیفتید؟ گفتند چرا یا رسول الله! فرمود آن کس اینست و اشاره به على بن ابیطالب نمود و سپس فرمود با
او برادرى کنید و یاریش نمائید و او را محب صادق و دوست راستین باشید زیرا آنچه را که (درباره
وى) به شما گفتم جبرئیل به من خبر داد.
31 هذا عل ى بن ابیطالب لحمه لحمى و دمه دمى و هو منى بمنزلۀ هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى یا
ام سلمۀ هذا على امیرالمؤمنین و سید المسلمین و وصیى و عیبۀ علمى و بابى الذى اوتى منه و معى فى
السنام الا على یقتل القاسطین و الناکثین و المارقین ( 35 ) ؛ حموینى از ابن عباس نقل کرده است که
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به ام سلمه فرمود: این على بن ابیطالب است که گوشت او گوشت
من و خون او خون من است و او از من مانند هارون از موسى است جز این که پس از من پیغمبرى
نخواهد آمد، اى ام سلمه این على است که امیر مؤمنین و سرور مسلمین و وصى من بوده و گنجینه علم
من و باب علم من است که کسى به من نرسد مگر از آن باب و در درجات عالیه بهشت با من خواهد بود
و با قاسطین و ناکثین و مارقین (معاویه و اصحاب جمل و خوارج) خواهد جنگید.
قیل یا رسول الله من صاحب لواك فى الآخرة؟ قال: صاحب لواى فى الدنیا على بن ابیطالب ( 36 ) ؛ جابر
بن سمرة گوید گفته شد یا رسول الله صاحب پرچم تو در آخرت کیست؟ فرمود على بن ابیطالب که در
دنیا حامل لواى من است.
23 حق على على المسلمین کحق الوالد على ولده ( 37 ) ؛ حق على علیه السلام بر مسلمین مانند حق پدر
بر فرزندش است.
34 عن ابى ایوب انصارى ان رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم قال لفاطمۀ: اما علمت ان الله اطلع الى
اهل الارض فاختار منهم اباك فبعثه نبیا، ثم اطلع الثانیۀ فاختار بعلک فاوحى الى فانکحته و اتخذته وصیا
38 ) ؛ ابو ایوب انصارى گوید که رسول خدا صلى الله علیه و آله به فاطمه علیهاالسلام فرمود: آیا )
نمیدانى که خداوند به مردم روى زمین نگریست و از میان همه آنها پدرت را انتخاب کرده و به پیغمبرى
مبعوث فرمود، آنگاه بار دوم نگریست شوهرت را اختیار کرد و به من وحى فرستاد که ترا به او تزویج
نموده و او را جانشین (خود) قرار دهم.
35 ان وصیى على بن ابیطالب و بعده سبطاى الحسن و الحسین تتلوه تسعۀ ائمۀ من صلب الحسین، قال یا
محمد(صلى الله علیه و آله) فسمهم لى، قال اذا مضى الحسین فابنه على، فاذا مضى على فابنه محمد، فاذا
مضى محمد فابنه جعفر فاذا مضى جعفر فابنه موسى، فاذا مضى موسى فابنه عل ى، فاذا مضى على فابنه
محمد فاذا مضى محمد فابنه على، فاذا مضى على فابنه الحسن، فاذا مضى الحسن فابنه الحجۀ محمد
المهدى فهؤلاء اثنا عشر ( 39 ) ؛ شیخ سلیمان بلخى در کتاب ینابیع المودة از کتاب فرائد السمطین نقل
میکند که یک یهودى خدمت رسول اکرم شرفیاب شد و ضمن سؤ الاتى از اوصیاى آن حضرت پرسید
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: وصى من على بن ابیطالب است و پس از او دو نواده من حسن و حسین
و دنبال آن نه امام از صلب حسین هستند.
یهودى عرض کرد یا محمد (صلى الله علیه و آله) براى من آنها را نام ببر، فرمود چون حسین بگذرد
پسرش على و چون على بگذرد پسرش محمد و چون محمد بگذرد پسرش جعفر و چون جعفر بگذرد
پسرش موسى و چون موسى بگذرد پسرش على و چون على بگذرد پسرش محمد و چون محمد بگذرد
پسرش على و چون على بگذرد پسرش حسن و چون حسن بگذرد پسرش حجت مهدى (علیهم السلام).
پس اوصیاى من این دوازده نفرند. در این حدیث علاوه بر تعداد أئمه اطهار علیهم السلام صریحا نام آنان
نیز ذکر شده است.
روایت و احادیث در ارتباط با پاداش اخروي گریه کنان امام علی (ع)
حدیث ( 1) پیامبر صلى الله علیه و آله:
اَلرّوح و الرّاحۀُ و الفَلَج و الفَلاح و النَّجاح و البرَکَۀُ و العفو و العافیۀُ و المعافاةُ و البشرى و
النَّصرَةُ و الرِّضا و القُرب و القَرابۀُ و النَّصر و الظَّفَرُ و التَّمکینُ و السرور و المحبۀُ منَ اللّه
تَبارك و تَعالى على من اَحب على بنَ اَبى ط البٍ علیه السلام و والاه و ائتَم بِه و اَقَرَّ بِفَضله
و تَولَّى الأَوصیاء من بعده و حقٌ علَى اَن اُدخلَهم فى شَفاعتى و حقٌ على ربى اَن
یستَجیب لى فیهِم و هم اَتباعى و من تَبِعنى فَانَّه منّى؛
آسایش و راحتى، کامیابى و رستگارى و پیروزى، برکت و گذشت و تندرستى و عافیت، بشارت و
خرّمى و رضایتمندى، قرب و خویشاوندى، یارى و پیروزى و توانمندى، شادى و محبت، از سوى خداى
متعال، بر کسى باد که على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولایت او را بپذیرد، به او اقتدا کند، به برترى
او اقرار نماید، و امامانِ پس از او را به ولایت بپذیرد. بر من است که آنان را در شفاعتم وارد کنم. بر
پروردگار من است که خواسته مرا درباره آنان اجابت کند. آنان پیروان من هستند و هر که از من پیروى
) کند، از من است.(بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27 ، ص 92
----------------------------------------------
حدیث ( 2) حضرت زهرا سلام الله علیها:
همانا سعادتمند(به معناي) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از
مرگش دوست داشته باشد.
امالی(صدوق) ص 182
----------------------------------------------
حدیث ( 3) رسول اکرم صلى الله علیه و آله
:
اَنَا اَدیب اللّه و على اَدیبى ، اَمرَنى ربى بِالسخاء و الْبِرِّ و نَهانى عنِ الْبخْلِ و الْجفاء و ما
شَىء اَبغَض الَى اللّه عزَّوجلَّ منَ الْبخْلِ و سوء الْخُلُقِ، و انَّه لیفْسد العملَ کَما یفْسد الخَلُّ
الْعسلَ؛
من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است . پروردگارم مرا به سخاوت و نیکى کردن
فرمان داد و از بخل و سختگیرى بازم داشت . در نزد خداوند عزّوجلّ چیزى منفورتر از بخل و بد
اخلاقى نیست ،و همانا آن عمل را ضایع مى کند ، آنسان که سرکه عسل ر ا.
مکارم الاخلاق ص 17
----------------------------------------------
حدیث ( 4) نوف البکالى :
راَیت أمیرَ المؤمنینَ علیهالسلام مولِّیا مبادرا ، فَقُلْت : اَینَ تُرید یا مولاى؟ فَقالَ : دعنى یا
نَوف ، انَّ آمالى تُقَدمنى فى المحبوبِ. فَقُلت : یا مولاى و ما آمالُک؟ قالَ : قَد علمها
الْمأمولُ و استَغنَیت عنْ تَبیینها لغَیرِه ، وکَفى بِالْعبد اَدبا اَلاّ یشْرِك فى نعمه و اربِه غَیرَ ربه؛
امیر المؤمنین علیه السلام را دیدم که شتابان مى رود . عرض کردم : مولاى من کجا مى روى؟ فرمودند :
عرض کردم : مولاى من! آرزوهایتان .« اى نوف رهایم کن! آرزوهایم مرا به پیشگاه محبوب مى کشانَد »
آن کس که مورد آرزوست ، خود آنها را مى داند و نیازى نیست به غیر او بگویم . » : چیست؟ فرمودند
» . بنده را همین ادب بس که در نعمت ها و نیازش ، غیر پروردگارش را شریک نگردانَد
بحار الانوار(ط-بیروت) ج 91 ، ص 94 - مستدرك الوسایل و مستنبط المسایل ج 11 ، ص 221
----------------------------------------------
حدیث ( 5) پیامبر صلى الله علیه و آله
علی یعسوب الْمؤْمنینَ و الْمالُ یعسوب الْمنافقینَ؛
على پیشواى مؤمنان و ثروت پیشواى منافقان است.
امالى(طوسى) ص 355
----------------------------------------------
حدیث ( 6) پیامبر صلى الله علیه و آله
بى اُنذرتُم و بِعلى بنِ أبى طالبِ اهتَدیتُم... و بِالْحسنِ اُعطیتُم  الإْحسانُ و بِالْحسینِ
تَسعدونَ و بِه تَشقونَ ألا و إنَّ الْحسینَ باب من أبوابِ الْجنَّۀِ من عاداه حرَّم اللّه علَیه ریح
الْجنَّۀِ؛
به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على علیه السلام هدایت مى یابید و به وسیله حسن احسان
مىشوید و به وسیله حسین خوشبخت مى گردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین درى از درهاى
بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى کند.
البرهان فی تفسیر القرآن ج 3 ، ص 232
----------------------------------------------
حدیث ( 7) پیامبر صلى الله علیه و آله
حقُّ علی على هذه الاُمۀِ کحقِّ الوالد على ولَده.
حقّ على بر این امت همچون حقّ پدر است بر فرزندش .
امالی(طوسی)ص 54
----------------------------------------------
حدیث ( 8) امام على سلام الله علیه
:
واللَّه لَابنُ أبی طالبٍ آنَس بِالموت منَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمه.
به خدا سوگند که اُنس پسر ابوطالب به مرگ از انس کودك به پستان مادرش بیشتر است .
) نهج البلاغه(صبحی صالح)ص 52 ، خطبه 5 {شبیه این حدیث در نزهه الناظر و تنبیه الخاطر ص 56
( حدیث ( 9
من زار امیرالمؤمنین (ع) عارفاً بحقّه غیر متجبر و لامتکبر، کتب الله له أجر مأة الف شهید، و غفر الله له «
ما تقدم من ذنبه و ما تأخّر، و بعث من الآمنین، و هون علیه الحساب، و استقبله الملائکۀ، فاذا انصرف
»[ شیعته الى منزله، فان مرض عادوه و ان مات تبعوه بالاستغفار الى قبره[ 8
امام صادق (ع) فرمود: کسى که امیرمؤمنان (ع) را با شناخت حق او و بدون گردن کشى و تکبر زیارت
کند، خداوند پاداش صدهزار شهید براى او مى نویسد و گناهان گذشته و آینده او را مى بخشد، و او را از
افرادى که در امان هستند مبعوث مى کند، و حساب را بر او سبک مى گرداند، و فرشتگان الهى از او
استقبال مىکنند، و هنگامى که به منزلش بازگشت، او را بدرقه مى نمایند؛ پس اگر مریض شود، از او
عیادت مىکنند، و اگر از دنیا رفت، تا قبر با استغفار براى او همراهى مىکنند.


پى نوشت ها:


(1) ذخائر العقبى ص 67 مناقب ابن مغازلى ص 16 26
(2) ینابیع المودة ص 50 فصول المهمۀ ص 125
(3) غایۀ المرام باب 20 و 21
(4) تاریخ ابى الفداء جلد 1ص 216 کفایۀ الطالب ص 205 تاریخ طبرى ج 2ص 217
(5) مناقب ابن مغازلى ص 234 مستدرك صحیحین جلد 3ص 109
( .شیعه در اسلام پاورقى ص 116 تألیف علامه طباطبائى ( 6
(7) حلیۀ الاولیاء جلد 4ص 306 ذخائر العقبى ص 20
(8) شبهاى پیشاور ص 227
(9) غایۀ المرام باب 360 361
(10) کنوز الحقایق ص 37 ذخائر العقبى ص 68
( .الریاض النضرة جلد 2ص 178 نقل از فضائل الخمسه ( 11
(12) مستدرك صحیحین جلد 3ص 126
(13) کنوز الحقائق ص 43
(14) صواعق ابن حجر ص 74
(15) کنز العمال جلد 6ص 408
(16) فیض القدیر جلد 2ص 223 مناقب ابن مغازلى ص 49
(17) شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید جلد 3ص 258
(18) مناقب ابن مغازلى ص 37 کفایۀ الطالب ص 194
(19) ینابیع الموده ص 445
(20) ریاض النضرة جلد 2ص 166
(21) تاریخ بغداد جلد 4ص 194
(22) مناقب ابن مغازلى ص 83 جامع الصغیر سیوطى، جلد 1ص 374
(23) کفایۀ الطالب صفحه 318
(24) مناقب ابن مغازلى صفحه 103
(25) مناقب ابن مغازلى صفحه 119
(26) ریاض النضرة جلد 2 صفحه 177
(27) فصول المهمه صفحه 127
(28) اسد الغابۀ جلد 5 صفحه 287 ینابیع المودة صفحه 82
(29) صواعق ابن حجر صفحه 75 ینابیع المودة صفحه 86
(30) الامام الصادق و المذاهب الاربعۀ جلد 1 صفحه 327
(31) ذخائر العقبى صفحه 20
(32) مناقب ابن شهر آشوب جلد 2 صفحه 5
(33) جامع الصغیر جلد 2 صفحه 145 مناقب ابن مغازلى صفحه 243
(34) مناقب ابن مغازلى صفحه 245
(35) غایۀ المرام باب 8 حدیث 6 و 38
(36) مناقب ابن مغازلى ص 200 مناقب خوارزمى ص 250
(37) لسان المیزان جلد 5ص 399 مناقب ابن مغازلى ص 48
(38) کفایۀ الطالب ص 296
(39) ینابیع المودة ص 441

جهت دانلود بر روي لينك زير كليك نماييد.

دانلود

يعقوبعلي عابديني نژاد     

مدير ستاد شاهد و امور ايثارگران 

دانشگاه آزاد اسلامي مشهد   

حاضرين در سايت

ما 76 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم